بهروز اسدی؛ محمد کرمی
چکیده
دغدغه لایبنیتس در طرح نظریهی بهترین جهان ممکن، دفاع از صفات مطلق الهی در برابر شبهه شرور بود. از نظر او با توجه به صفات مطلق الهی، جهان ممکن کنونی که اقتضای صفات خداوند است، میبایست بهترین جهان ممکن ...
بیشتر
دغدغه لایبنیتس در طرح نظریهی بهترین جهان ممکن، دفاع از صفات مطلق الهی در برابر شبهه شرور بود. از نظر او با توجه به صفات مطلق الهی، جهان ممکن کنونی که اقتضای صفات خداوند است، میبایست بهترین جهان ممکن باشد. اما از نظر کروسیوس اعتقاد لایبنیتس در خصوص بهترین بودن جهان ممکن، به جهت وابستگی ارگانیک به صفات مطلق الهی، تخلفناپذیری اراده الهی از اقتضائات این صفات و حاکمیت اصل جهت کافی بر رفتار همه موجودات از جمله خداوند، اختیار الهی را با چالش مواجه نموده و به لحاظ اخلاقی خطرناک است. کروسیوس با تحلیل مفهومی «بهترین جهان ممکن» این مفهوم را اولاً ناممکن و ثانیاً غیرقابل اثبات میداند. از نظر او با وجودِ شرور بالفعل در جهان کنونی، مدافع چنین استدلالی گرفتارِ ناواقعگرایی و خوشبینی فلسفی است. همچنین نقدهای کروسیوس به اصل جهت کافی، ضرورت شرطی و اصل بهترینِ لایبنیتس، در فهم دیدگاه او بسیار حایز اهمیت است. از مزایای دیدگاه او واقعگرایی، توانایی بیشتر در توجیه شرور موجود در عالم با توجه به «خیلی خوب» پنداشتنِ جهان بالفعل و سهولت فهم دیدگاه او در موضوع اختیار و آزادی برای عوام، میباشد. در مقابل درک سطحی از مفهوم آزادی و عدمِ توجه به استلزامات صفت حکمت الهی و تاثیرگذاری آن بر تقویت، جهتدهی و تحدید اراده آزادِ خداوند در خلق موجودات، از معایب دیدگاه او در موضوع اختیار میباشد. نوآوری نوشتار پیشِ رو تبیین تئودیسهی بدیع کروسیوس، مزایا و معایب آن است.